سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسى از شما نگوید خدایا از فتنه به تو پناه مى‏برم چه هیچ کس نیست جز که در فتنه‏اى است ، لیکن آن که پناه خواهد از فتنه‏هاى گمراه کننده پناهد که خداى سبحان فرماید : « بدانید که مال و فرزندان شما فتنه است » ، و معنى آن این است که خدا آنان را به مالها و فرزندان مى‏آزماید تا ناخشنود از روزى وى ، و خشنود از آنرا آشکار نماید ، و هر چند خدا داناتر از آنهاست بدانها ، لیکن براى آنکه کارهایى که مستحق ثواب است از آنچه مستحق عقاب است پدید آید ، چه بعضى پسران را دوست دارند و دختران را ناپسند مى‏شمارند ، و بعضى افزایش مال را پسندند و از کاهش آن ناخرسندند . [ و این از تفسیرهاى شگفت است که از او شنیده شده . ] [نهج البلاغه]

لاابالی
خانه | ارتباط با لاابالی مدیریتبازدید امروز:9بازدید دیروز:1تعداد کل بازدید:70379

 :: 88/3/27::  6:31 عصر

یه بغضی داره گلوم رو می­فشره ... احساس می کنم کسی داره مجبورم می­کنه که کاری رو مخالف خواسته­م انجام بدم. هر چند هیچ تغییری در برنامه روزانه­م صورت نگرفته و همه چیز مثل قبله، اما احساس می کنم همه کارهام زورکیه! واسه همین اصلا دست و دلم به کار نمیره و اعصابم مشوشه.

روزهای سخت تو زندگیم زیاد گذروندم؛ الان هم چندین مساله هستند که با هم، آزارن می دن! ولی اونچه که من رو مشوش کرده و داره خفه­م می کنه، اینه که احساس می کنم جبر بر تمام زندگی­م سایه انداخته. انگار هر اتفاقی که تا الان تو زندگیم افتاده تحت سایه جبر بوده و من فقط یک مهره بودم و چون غافل بودم، موفقیت ها و شکست ها رو برای خودم ثبت می کردم.

چقدر احساس بدیه! مثل احساس پوچی می مونه ...

یعنی همه این احساسات واسه فنا شدن دموکراسیه؟!
مگه دموکراسی چی بوده که وقتی دارن ازم میگیرن انقدر حالت خفگی بم دست داده؟!

شما هم همین احساس رو دارید؟



لیست کل یادداشت های این وبلاگ